جدول جو
جدول جو

معنی کوته بین - جستجوی لغت در جدول جو

کوته بین
کوتاه بین، تنگ چشم، نظر تنگ
تصویری از کوته بین
تصویر کوته بین
فرهنگ فارسی عمید
کوته بین
تنگ نظر تنگ چشم: زلف جانان را چه نسبت با حیات جاودان ک حیف باشد این قدر کوتاه بین باشد کسی. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کوتاه بین
تصویر کوتاه بین
تنگ چشم، نظر تنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نکته بین
تصویر نکته بین
آنکه دقایق و نکات و ریزه کاریهای کاری یا سخنی را در مییابد
فرهنگ لغت هوشیار
کم شدن طول و ارتفاع چیزی، کاسته شدن، قطع شدن، یا کوتاه شدن دست کسی از چیزی. دسترس نداشتن بدان از آن پس: و دست تعرض متغلبان و ستمکاران از دامن روزگار ضعیفان و عاجزان بکلی کوتاه شود. یا کوتاه شدن زبان. خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوته زبان
تصویر کوته زبان
کسی که در سخن گفتن عاجز باشد آنکه گفتارش فصیح نباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
تنگ نظری تنگ چشمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوته دید
تصویر کوته دید
کوتاه بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوتاه بین
تصویر کوتاه بین
تنگ چشم، کوته بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کوته بینی
تصویر کوته بینی
تنگ نظری تنگ چشمی
فرهنگ لغت هوشیار
قصيرٌ , قصير النّظر , قصير النّظر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از کوتاه بینی
تصویر کوتاه بینی
Shortsightedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از کوتاه بین
تصویر کوتاه بین
Myopic, Nearsighted, Shortsighted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
نزدیک بین , قریب بین , قلیل النظر
دیکشنری فارسی به اردو
ক্ষীণদৃষ্টি , কাছের দৃষ্টি , স্বল্পদৃষ্টিসম্পন্ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
สายตาสั้น , สายตาสั้น , สายตาสั้น
دیکشنری فارسی به تایلندی
mfupi wa kuona, myopia, kuona karibu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
קָרוֹב הַרְגָּשִׁי , רָחוֹק , קָצָר־רָאִי
دیکشنری فارسی به عبری
दूरदर्शी , निकटदृष्टि , निकटदृष्टि
دیکشنری فارسی به هندی
короткозорий , короткозорий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
kurzsichtig, weitsichtig
دیکشنری فارسی به آلمانی